امروز تولد خودم یعنی مامان اعظم هستش
امروز یکم شهریور تولد خودمه. اما چون بابا حسین مسافرته من حتی خودمم یادم نبود و چندان برام مهم هم نبود تا اینکه اس ام اس همراه اول و بانکی که حساب دارم دریافت کردم. جالبه اونا بهم تبریک گفتن و یاداوری شد برم. خب مامانی تولد مامان اعظمت مبارک باشه. دارم خودم به خودم تبریک می گم .
دختری هم اینجا داره با عروسکاش صحب می کنه. یکی را هم توی بغل من گذاشته.
این روزها داره تغییرات خیلی بزرگی توی زندگیمون اتفاق میوفته که امیدوارم و از خدا می خوام باعث خوشبختیمون بشه. احتمالا از این شهر به یک استان دیگه نقل مکان کنیم . بابا حسین هم داره یه ماشین می خره احتمالا پژو پارس یا سمند باشه. چون بیشتر از این دو نوع خوشش میاد . بعدش هم یه تغییر شغل اساسی. همه ی این موارد باعث شده کمی همه چی قاطی پاطی باشه. اما جالب و شیرینه.
خب این هم از پست امروز و خاطرات شیرین عسل دختری و مامانی