فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
محمد کوچولومحمد کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

♥قصه های فاطمه ناناز و داداش محمد♥

سفر بهاری

1393/5/28 0:08
نویسنده : مامان اعظم
448 بازدید
اشتراک گذاری

سیزده به در بهار امسال با عمه و زن عمو و دختر عمومها و مامان بزرگ و بقیه رفتیم به یکی از سرسبزترین مناطق استان که تو حسابی بین گلها و سبزه ها چرخیدی و کیف می کردی. اصلا نفهمیدیم چجوری روزمون تموم شد. این هم تعدادی از عکسای خوشگلت که  بدون شرحه

 

الهی من قربون اون خنده نازت عزیزم. عشق مامان. نفسم. خدا همه ی بچه ها رو واسه مامان و باباهاشون نگه داره تو رو هم برای ما شکوفه ی گیلاسم

پسندها (12)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامان مبینا
28 مرداد 93 1:28
چه دخمل نازی خدا براتون حفظش کنه به منم سر بزن سلام مامان مبینا. ممنونم از شما. چشم همین الان میام
مامانی فاطمه
28 مرداد 93 7:38
چه جای باصفایی چه خنده شیرینی سلام عزیزم. جای شما سبز. روی ماه فاطمه جون رو ببوس
مامان مرمر
28 مرداد 93 16:24
خوشحالیم که برگشتید ماشالا فاطمه جون بزرگ شده امیدوارم مستدام باشید وماندگار ممنون عزیزم. همچنین شما با خونواده
مامان حوریه
28 مرداد 93 22:43
الهی آمین این دعای همیشگیه منه ممنون از حضورت گلم
مامان دلنیا
29 مرداد 93 17:55
مرسی عزیزم. دختر گلتونو از طرف من ببوسین
مامان ناهید
30 مرداد 93 0:27
سلام عزیزم خوبید؟ خوش آمدید گلم چقدر دلمون براتون تنگ شده بود بشتر دلواپستون بودیدم چون واقعآ غیبتتون طولانی شده بود به هر حال خوشحالم که بارم اومدید عزیزم فاطمه ماشالله چقدر خانومتر ونازتر شده فداش بشم ببوسینش ممنونم عزیزم. توی پستی که رمز داره دلیل غیبتم رو گذاشتم. منم خیلی خوشحالم که به جمع شما دوباره برگشتم. چشم حتما گلم
مامان ناهید
30 مرداد 93 0:28
چه عکسهای نازی وچه سیزده بدری داشتید انشالله همیشه دلتون بهاری باشه گلم
مامان ناهید
30 مرداد 93 0:34
راستی رمز نمیدید یا خصوصی هست؟ من دیروز واست رمز رو تو خصوصی گذاشته بودم احتمالا ثبت نشده. همین الان اومدم که رمز بدم گلم
سحر
30 مرداد 93 9:58
ممنون که به من سر زدی عزیزم. خواهش می کنم عزیزم
مامانی آلما
30 مرداد 93 12:13
ماشالله چقدر بزرگ شده فاطمه جونم
مامان امیرصدرا
1 شهریور 93 11:58
سلام عزیزم به من هم رمز میدین