وقتی که مامانی مجبور میشه سیاست به خرج بده این میشه
سلام دختر گلم فرشته ی کوچولوی من. ببخشید که این روزها کمتر به ثبت خاطراتت می پردازم آخه هم یه کم بی حوصله شده ام و هم نیاز بیشتری به استراحت دارم. البته شیرین زبونی هات که دل منو برده و یه جنگ و دعوای حسابی هم هر روز بین متنو تو بر سر نشستن خانم کوچولو پای بازی آنلاین اون هم زیادی و مخالفت وزیر داخلی خانه یعنی بنده برقراره. من می گم دخترم عزیزم کوچولوی قشنگم دیگه بازی کامپیوتر بسه باید بلند شی عزیزم. تو می گی _ مامان جووووووونم فقط چال(چهار) دیقه باسه ؟ _ نمی شه گلم. چشمات داغون میشه _ مامانی من خلی دوست دالم .چال دیقه ی دیگه بازی می کنم باسه باسه منم که دلم غش و ...
نویسنده :
مامان اعظم
23:30